گاهِ رهایی
بد نبود اگر؛
از آن هفت دور،
یک بار هم به دور "خدا" میگشتی..
نوشته شده در سه شنبه 90/3/24ساعت
1:29 عصر توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |
کاری نکن که قدرتت را به رُخت بکشم...
نوشته شده در دوشنبه 90/3/16ساعت
9:20 عصر توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |
پارتی، مشروب، رقص، گرفتاری، حضرت فاطمه (س)، اعتقاد، نذر، نمک، مهریه، خدا !!!
حرفهای ربطش را خودت بگذار، من ربطشان را نمیفهمم...
نوشته شده در دوشنبه 90/3/9ساعت
12:0 عصر توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |
تنم نوازش دستهای تو را میخواهد فقط ...
نوشته شده در شنبه 90/2/24ساعت
2:59 عصر توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |
کمکم مقدمههای قضیهام،
سکوت مطلق را نتیجه میدهد...
نوشته شده در چهارشنبه 90/2/21ساعت
12:58 عصر توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |
نوشته شده در پنج شنبه 90/2/15ساعت
1:45 عصر توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |
چه کنم؟!!
از سِیر در چشمانت سیر نمیشوم...
نوشته شده در پنج شنبه 90/2/8ساعت
12:6 صبح توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |
خوش به حال مورچهها؛
که هرگز راه بندگیشان را گم نمیکنند...
نوشته شده در سه شنبه 90/1/30ساعت
9:50 عصر توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |
نوشته شده در سه شنبه 90/1/23ساعت
6:51 عصر توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |
مگر برای من؛
غیر آغوش تو هم، جایی هست؟!
نوشته شده در یکشنبه 90/1/14ساعت
11:35 صبح توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |
Design By : Pichak |