گاهِ رهایی
نوشته شده در یکشنبه 90/6/27ساعت
12:30 صبح توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |
نوشته شده در چهارشنبه 90/6/16ساعت
11:0 عصر توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |
از توانم خارج است،
تماشای این همه عاشقانههای(!) شما...
نوشته شده در سه شنبه 90/6/15ساعت
11:46 عصر توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |
فقط گاهی در وقتهای اضافه
بد نیست بودنم...
نوشته شده در یکشنبه 90/6/13ساعت
12:37 صبح توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |
صبور باش عزیزکم
امروز گلریزان است
برای آزادی تو...
نوشته شده در جمعه 90/6/4ساعت
6:0 صبح توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |
ماه از نیمه گذشت
و من هنوز غرقِ خودم...
نوشته شده در چهارشنبه 90/5/26ساعت
1:50 صبح توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |
میدان دوست داشتنت در دلم
آنقدر وسیع است که
گوشه آن خانهای از رویا بسازیم
بعد عصر به عصر دور میدان موتورسواری کنیم،
بدون کلاه
و حتی بدون ترس
نوشته شده در دوشنبه 90/5/17ساعت
11:30 عصر توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |
نیشم باز شد؛
وقتی بین تمام بغضهای فرو خورده آمدی...
نوشته شده در یکشنبه 90/5/16ساعت
1:57 صبح توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |
در قفسه داستانهای آمریکایی به دنبال کتابهای "ریموند کارور" میگشتم، آقای کتابدار شروع کرد به درددل کردن. کلی شاکی بود از کتابهایی که گمشده بود، از کسانی که فرهنگ استفاده از کتابخانه را ندارند، مخصوصا فرهنگ استفاده از کتابخانه قفسه باز را. یکی از کتابهایش را انتخاب کردم...
ادامهاش را در خانه کتاب اشا بخوانید.
نوشته شده در پنج شنبه 90/5/13ساعت
11:59 عصر توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |
Design By : Pichak |