سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گاهِ رهایی

شاید برای هر کسی پیش اومده باشه که از خونه قهر کنه؛
می ره توی خیابونها پرسه می زنه، یه مدتی هم روی نیمکت پارک می شینه و ...
تا اینکه شب می شه؛
حالا از عصبانیتش کم شده و فکر می کنه به کار زشتی که کرده و این بچه بازیا؛
فکر می کنه عجب غلطی کرده ، حالا چی کار کنه؟ کجا بره برای خواب؟
کم کم راهش رو کج می کنه به طرف خونه؛ هر چی فکر می کنه می بینه هیچ جا مثل خونه نمیشه و آرامش توی اون رو ( با وجود مشکلاتی که ممکنه داشته باشه ) هیچ جا نمی تونه پیدا کنه ... برمی گرده و خوشحاله از برگشتنش ...

بعضی وقتا هم پیش میاد که با خدا قهر می کنیم ؛ ازش چیزی نمی خواهیم و در عوض به بنده هاش رو می اندازیم، بنده هایی که خودشون غرق نیازند ...
ولی بعد یه مدتی می بینیم که کسی رو غیر اون نداریم ؛
اگه پیش اون نریم، کجا بریم ؟
واقعا کجا بریم؛

جایی که ما خوشحال باشیم از رفتن و اون خوشحال تر  از اومدن ما ؟!! 
  الهی و ربی من لی غیرک


نوشته شده در جمعه 87/8/24ساعت 11:54 عصر توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |


Design By : Pichak