گاهِ رهایی
آن روز خیلی خوشحال بود و می‌خندید ولی نه خوشحالی واقعی. پایش را گذاشت روی ترمز و بدون آنکه چیزی بگوید از ماشین پیاده شد، چند دقیقه بعد با یک جعبه شیرینی برگشت و باز هم حرفی نزد و به سمت باشگاه حرکت کرد. یک شیطنت عجیبی توی چشمهایش بود. توی باشگاه حسابی با همه بچه‌ها حتی با آنها که دل خوشی هم ازشان نداشت، گرم گرفت و به همه شیرینی تعارف کرد، آن هم شیرینی خامه‌ای. علتش را که پرسیدند، بلند و با خوشحالی گفت: "هوراااااااااااااا! بالاخره راحت شدم."
و در مقابل تعجب همه ادامه داد: "بالاخره از شوهرم طلاق گرفتم. اینم شیرینیش."
چند تایی از بچه‌ها شیرینی‌ای که توی دهانشان بود را به سختی قورت دادند و هاج و واج نگاهش کردند. باورشان نمی‌شد شیرینی‌ای با طعم طلاق خورده باشند.
***
هر چند ازدواج یکی از بهترین و خوشایندترین اتفاقات زندگی هر فردی است اما در بعضی موارد از همان ابتدا و گاهی در ادامه زندگی، آن آرامش لازم را به همراه نداشته و به دلیل فشارهای مختلف روحی و جسمی زندگی با طرف مقابل به قدری سخت و غیرقابل تحمل می‌شود که شخص فرار را بر قرار ترجیح می‌دهد، به طور یقین در چنین شرایطی طلاق از ادامه زندگی بهتر بوده و از بروز اثرات مخرب بر سلامت جسمی و روانی فرد جلوگیری خواهد کرد.
اما آنچه شایسته نیست، برخورد افراطی با این منفورترین حلال خداوند است. چیزی که چند سالی است توسط برخی از روشنفکرنماها به تقلید از فرهنگ غربی در کشور ما رو به گسترش است و آن ابراز خوشحالی از امر طلاق با برگزاری جشن‌های باشکوه، پخش شیرینی و رضایت از بازگشت به زندگی مجردی است.
علاوه بر اینکه این مساله به هیچ وجه با فرهنگ ایرانی- اسلامی ما سازگار نیست، همچنین قابل قبول نیست که خانواده‌ای برای فروپاشی زندگی فرزندشان به هر دلیل منطقی و غیرمنطقی جشن‌های مجلل ترتیب دهند. بهتر است کمی تامل کنیم که آیا این چنین جشن‌هایی واقعا باعثتقویت روحیه، افزایش اعتماد به نفس و کسب آرامش فرد برای بازگشت دوباره به زندگی خواهد شد!؟
شما حاضرید در چنین جشنی شرکت کنید و شیرینی به تلخی طلاق را میل کنید!؟
و اما اگر حاصل آن ازدواج وجود فرزند یا فرزندانی باشد، آیا باز هم چنین جشنی برگزار خواهد شد و آیا فرزندان نیز به جشن و پایکوبی پرداخته و به راحتی شیرینی فروپاشی زندگی خود و پدر و مادرشان را خواهند خورد!؟
منتشر شده در ماهنامه الکترونیکی بانوی برتر
| Design By : Pichak |
