گاهِ رهایی
تا همین چند سال پیش، هر روز سه بار از خانهشان صدای اذان بلند میشد. میآمد توی ایوان و با صدای بلند اذان میگفت. روی پشتبام خانهشان باغچه درست کرده بود، گل کاشته بود و درخت و سبزیجات. صفایی داشت برای خودش. قدیمترها که من یادم نمیآید هر سال یک دهه، برای امام حسین (ع) روضهخوانی میکرده است.
حالا پسرش توی همان خانه زندگی میکند. همان خانه که نه البته. خانهای که حالا دایره زنگی دارد؛ یکی توی خانه و یکی روی پشتبام خانه.
نوشته شده در یکشنبه 92/2/8ساعت
11:46 صبح توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |
Design By : Pichak |