گاهِ رهایی
توی تاکسی نشسته بودم که یه دفعه چشمم افتاد به آینه ی بغل ماشین؛
روش نوشته بود:
« اشیاء از آنچه در آینه می بینید به شما نزدیکترند.»
این صرفا یه توصیه ی ایمنی برای آقای راننده بود، ولی اولین چیزی که با دیدن اون به ذهن من خطور کرد، یه دنیا عشق و عرفان بود.
آخه هممون خوب می دونیم که همه ی آنچه که توی این عالم وجود داره، مثل آینه ایه که گوشه ای از جمال و جلال ملکوتی حضرت حق رو نشون می ده؛
حالا با یه حساب منطقی می تونیم بفهمیم که؛ خداوند چقدر بهمون نزدیکه!!
و این نزدیکی چه لذتی داره؛
وقتی می فهمیم که امیدمون فقط باید به خدا باشه و بس،
وقتی می فهمیم هیچ کس جز خدا نمی تونه کمکمون کنه،
وقتی که دیگه یأس و ناامیدی تو زندگیمون جایگاهی نداره،
وقتی دیگه دوست نداریم معصیتی به درگاه پاکش مرتکب بشیم،
... و نهایت لذت اون وقتیه که عبد مطلق بشیم و به وصال محبوب برسیم.
Design By : Pichak |