امشب تمام آينه ها را

صدا كنيد. گاه اجابت است رو به سوي خداكنيد. اي دوستان آبرودار در نزد حق، درنيمه شب قدرمرا هم دعا كنيد

سلام

ممنون از اينكه لطف كردين وتو همتبار مطلبم رو خونديد از اون بالاتر منت گذاشتين راهنمايي كردين . وبلاگتون خوبه موفق باشيد

يك روز بي سحري

سلام رها

ممنون كه خوانديم .خوشحالم كه وبلاگت را پيدا كردم . كاش كام ما از قيد تلخي وشيريني رها بشه واميد رو مزه مزه كنه

شاد باشي وبرقرار

سلام

ممنون كه نظر دادين البته در همتبار

درست دوست گرامي همانطور كه توصيه كرده بوديد منتهي همين مطلبي كه در اين پست وبلاگتان گذاشته ايد با نظري كه به نوشته يمن داده ايد منافات دارد يعني كه خود طرف مزاجش تلخ بوده !

بدبختي ما اين است كه براي هر چيزي و هر پديده اي تنها يك الگو داريم

و خارج از آن گلو برايمان چيزي ارزش ندارد حتي اگر واقعيت باشد

موفق باشي دوست گرامي

زندگي چون قفسي است قفسي تنگ پر از تنهايي وچه خوب است لحظه ي غفلت آن زندانبان وبعد هم پرواز

ماني

سلام

وبلاگ زيبايي داري .

به وبلاگ من هم سر بزن و نظر بده .

منتظرتم .

سلام

تلخي و شيريني هر حرفي بسته به مزاج آدم داره حالا مي خواد هرچي باشه يعني اگه از نظر ما تلخه دليل نميشه كه به كام مخاطب هم تلخ باشه./

همين

مال من وحسن!!!

سلام

آخه تو نميدوني اين سيب با من چه ميكنه

ممونم

سلام و درودي بي پايان

اميدوارم طاعات و عبادات شما مقبول در گاه حق واقع بشه و بنده رو از دعاي خير خودتون محروم نفر مائيد....

بايد ببخشيد با اين كه تو اين مدت خيلي آن شدم فراموش كرده بودم كه به اينجا بيام...امروز يه دفعه يادم افتاد ، بايد ببخشيد...

در مورد پست قبليتون بايد بگم بله حكايت همچنان باقيست...بنده هم اميدوارم كمي از ماديات دور شده باشيم و يا حداقل تا پايان اين ماه مبارك بتونيم يه عادت بد(پر خوري) و انجام كارهاي بيهوده رو از خودمون دور كنيم...آمين

در ضمن در مورد تلخ و شيرين فقط مي تونم بگم با شما متقاعدم...

خواهر عزيزم ممنون و متشكر به خاطر همه چيز...

خدانگهدار ما بوده و هست...

خدايا با من قهري ...!!!
بنده ي من نماز شب بخوان که يازده رکعت است...
- خدايا! خستـه ام، نمـيتوانم نيمه شب يازده رکعت بخوانم!
- بنده ي من! قبل از خواب اين سه رکعت را بخوان...
- خدايا! سه رکعت زياد است!
- بنده ي من! قبل از خواب وضو بگير و رو به آسمان کن و بگو
- خدايا! من در رختخواب هستم و اگر بلند شوم، خواب از سرم ميپرد!
- بنده ي من! همان جا که دراز کشيده اي تيمم کن و بگو يا الله...
- خدايا! هوا سرد است و نمـيتوانم دستانم را از زير پتو بيرون بياورم!
- بنده ي من! در دلت بگو يا الله، ما نماز شب برايت حساب ميکنيم.....
بنده اعتنايي نميکند و مـيخوابد.....
- ملائکه ي من! ببينيد من اين قدر ساده گرفته ام، اما بنده ي من خوابيده است. چيزي به اذان صبح نمانده است، او را بيدار کنيد، دلم برايش تنگ شده است،امشب با من حرف نزده است...
- خداوندا! دو بار او را بيدار کرديم، اما باز هم خوابيد...
- ملائکه ي من! در گوشش بگوييد پروردگارت، منتظر توست...
- پروردگارا! باز هم بيدار نمـيشود!
اذان صبح را مـيگويند، هنگام طلوع آفتاب است...
- اي بنده! بيدار شو، نماز صبحت قضا مـيشود...
خورشيد از مشرق سر برمـي آورد. خداوند رويش را برمـيگرداند.
ملائکه ي من! آيا حق ندارم که با اين بنده قهر کنم؟
واي نه ... !
خداي مهربونم..... با منم قهري.....؟؟!
ولي باز هم خدا من رو مي بخشد ...
و باز هم
سلام به وبلاگ داداشتون هم تشريف بياريد.

التماس دعا
.....

سلام
در کنار خود حرفها
نوع گفتنش هم ممکنه
اونه تلخ جلوه بده
يا شيرين

خيلي جلب بود.طاعات و عباداتت قبول باشه.

اما حيف كه من بيشتر شور هستم!( از بس كه بانمكم)