• وبلاگ : گاهِ رهايي
  • يادداشت : فوت اول و آخر!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 1 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام بر رفيق شفيق من

    همين چندروز پيش يكي از دوستان ما براي تسليت رفته بود بيت ايت ا...بهجت

    از زبون پسرش نقل مي كرد ميگفت اين هفته آخر مدام از حرف ميزد كه مرگ ترس نداره و مثل يه خواب مي مونه...

    درود بر تو.من هم يه خاطره از ايشون نوشتم.سربزن