تنها دل تو نيست كه چون ما شكسته است اين كاسه كوزه بر سردنيا شكسته است از من يكي مپرس كجاي دلم شكست يكجا دو جا كه نيست صد جا شكسته است از بس كه ذره ذره دلم را شكسته اند حسرت برم به آنكه به يكجا شكسته است هرگز كسي به بي كسي ما نميرسد ما را كسي كه داده تسلي شكسته است ديگر چگونه با دل خود درد دل كنيم ظالم تمام آينه ها را شكسته است غمها چه بيدريغ فراموش ميشوند گويي تمام دست وقلمها شكسته است
سلام . عزيز . ممنونم که مياي پيشم .وبت خيلي خوشکله
سلام
خيلي قشنگ بود
و دلنشين
به نظر شما چطوري ميشه با دل رفت سراغ كعبه؟
و البته خداي كعبه؟
سلام .
كل مطالب وبلاگتون جالبه .
عيدتون هم مبارك.
موفق باشيد.