درود
فرصت ها ميگذرند بي آنکه بخار نفسهاي ما بر شيشه پيشاني اي بنشيند تا رهگذاري بر آن بنويسد: فهميدي؟! دوستت داشت...
سلام ريحانه ي عزيز
آپ نفرموديد>؟
شاد باشي
بروزم..
همين ترديد هاست که کار دست آدم مي ده./
همين
مال من و حسن!!!
سلام
بس زيبا بود...
لب هايت را ترانه کن به سمت آسمان به دور از ترديد
با توام اي دوست در نگاهي ديگر
وعده ما خانه ي عشق،خط رهايي...