سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گاهِ رهایی

یکی از آنها تا مانتوی جدیدم را دید، با ذوق گفت: وااای چقد خوشگله، از کجا خریدی؟ یکی از زیبایی جیب‌هایش تعریف کرد و دیگری گفت: چه جیب‌های زشتی. یکی از تمیز نبودن دوختش انتقاد کرد و یکی هم کج‌کج نگاه کرد و هیچ نگفت.


نوشته شده در جمعه 97/11/12ساعت 10:29 عصر توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |

با نفس‌های حبس‌شده و چشم‌های خیس باید دید، مقاومت آنها را با لب تشنه و تا آخرین نفس

پ‌ن: بعضی حتی اسمشان را بر کوچه و خیابان‌ها تاب نمی‌آورند.


نوشته شده در چهارشنبه 97/11/10ساعت 7:0 عصر توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |

تمام ثانیه‌هایم بی‌صبرانه تو را طلب می‌کنند...


نوشته شده در پنج شنبه 97/8/10ساعت 11:13 صبح توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |

زیبایی‌ها را هم می‌توانی ببینی اگر بخواهی...


نوشته شده در پنج شنبه 97/8/10ساعت 11:10 صبح توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |

 

امروز در شرایطی ناخواسته مجبور به قبول تدریسی شدم، متاسفانه اصلا حوصله مطالعه نداشتم، نفرین و لعنت به خودم کارساز نشد، چون قبول کرده بودم و دیگر راه گریزی نبود و البته ناخواسته اما خدا خواسته، معرفتم زیاد شد و الان از این بابت کاملا خوشحالم.

 


نوشته شده در سه شنبه 97/7/17ساعت 8:0 عصر توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |

فکر نمی‌کردم خوب یا بد بودن حالمان، هنگام تماشای فیلم اینقدر در نظر و دیدگاهمان تاثیر داشته باشد. امشب دوباره فیلم «چ» را دیدم. حالم خوب بود، «چ» از آن خوب‌تر، بار اول که دیدم حالم بد بود و «چ» از آن بدتر.


نوشته شده در سه شنبه 97/6/13ساعت 7:0 عصر توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |

روایتی ساده و عاشقانه با طعم شیرین حقانیت شیعه (و البته کمی ضعفهای نوشتاری و محتوایی)

#کتابخوانی

 


نوشته شده در شنبه 97/5/20ساعت 8:0 عصر توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |

بعد از ضربت خوردن در مسجد و شهادتش، عده‌ای با تعجب گفتند: مگر علی نماز هم می‌خواند!؟
او رستگار شد ولی جهل، انحراف و نفاق هنوز هم ادامه دارد...


نوشته شده در دوشنبه 97/3/14ساعت 12:0 عصر توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |

لذتش غرق شدن دوباره بود در زندگی به سبک ارمیا
رهیده از دغدغه‌های دست‌وپاگیر شهری...

#کتابخوانی


نوشته شده در جمعه 97/3/11ساعت 12:0 عصر توسط ریحانه همدانی(رها) نظرات ( ) |


Design By : Pichak